فروش و بازاریابی چاپ

فروش و بازاریابی چاپ

بسیاری از چاپخانه دارها فروش و بازاریابی را یکسان تلقی می کنند در حالی که تفاوتی در آنها وجود دارد. بازاریابی به یافتن نیاز های مشتری پرداخته و فروش شامل تشویق مشتری برای خرید از شرکت می شود.

بازاریابی کاری خلاقانه است و می توان آن را چنین تعریف کرد که: مجموعه کارهایی که یک سازمان انجام می دهد تا مشتریان خود را راضی ، امکانات کسب و کار را تعیین و منافع رضایت بخشی برای سازمان کسب نماید. بازاریابی یکی از وظایف ضروری برای کسب سود در سازمان بوده و نقش عمده ای در موفقیت آن خواهد داشت.

برای بازاریابی لازم است که فعالیت های تولید ، فروش، برآورد، مخارج و غیره به صورت هماهنگ به سمت خواست مشتری هدایت شوند. بازاریابی پرسش هایی را مطرح می کند که بر اساس آن نیاز مشتری و چگونگی تولید آن در سازمان مشخص می شوند.همچنین می توان این طور تصور کرد که بازاریابی مجموعه کارهایی است که صاحب یک چاپخانه انجام می دهد تا سطوح رضایت بخشی از سود را کسب و حفظ کند.

کارکنان بخش فروش و بازاریابی برای افزایش فروش و تعیین خط مشی های کلی کسب و کار در سازمان باید با هم همکاری نمایند. فروش را می توان چنین تعریف کرد : تماس فردی یک فروشنده با مشتری و چاپخانه. فروش فردی یک وظیفه حیاتی است و همیشه وجود افرادی که توانایی فروش به دیگران را داشته باشند ضروری است. معنی فروش در صنعت چاپ تولید محصول مورد تقاضای مشتری با سود رضایت بخش برای شرکت می باشد.

در نگاه اول این تعریف بسیار شبیه تعریف بازاریابی است اما تفاوتی وجود دارد که در آن فروشنده با اهداف و برنامه ریزی سازمان کاری ندارد بلکه سر و کار او با سفارش مشتری ، قیمت و تاریخ تحول آن است. به هر حال در بعضی از چاپخانه های کوچکتر وظایف بازاریابی با فروش بسیار یکسان و نزدیک به هم شده است که تشخیص تفاوت آن ها بسیار مشکل خواهد بود.

پیشنهاد می کنیم مطلب ” خلاقیت در بسته بندی و ارتباط آن با فروش ” را مطالعه نمائید

بازاریابی

بازاریابی مستلزم برنامه ریزی دقیق بوده و یا طرح تجاری سازمان رابطه محکمی دارد. در بحث بازاریابی بتید به این چهار پرسش پاسخ داده شود:

-ما وارد چه حرفه و کسب و کاری شده ایم؟

-در حال حاضر کجا هستیم؟

-می خواهیم کجا باشیم؟

-چگونه به آنجا برسیم؟

 

از نظر بازاریابی پاسخ این سوالات در اهداف سازمانی تعیین شده در طرح تجاری وجود دارد که شامل موارد زیر می شود:

-شناخت رقبای شرکت و جایگاه آنها. مطالعه نوع ،حجم و کیفیت کار رقبا مفید خواهد بود.

-آگاهی در مورد مشتریان که شامل مواردی بیش از نام و نشانی آنها می باشد مثل نیازهای موجود و بالقوه آنها.

-توصیف دقیق محصولات شرکت. تعداد چاپخانه هایی که مجموعه کاملی از خدمات تولیدی را ارائه می دهند بسیار کم است به همین دلیل زمینه های تخصصی کاملا تعیین و مشخص می شوند. اغلب سعی می شود تا گرایش های صنعتی تعیین شوند.

-سهم شرکت در بازار فعلی و بازار هدف. این امر شامل تجزیه و تحلیل و پیش بینی نیازهای فعلی و بالقوه مشتریان در رابطه با محصولات تولیدی می شود.

-ساختار ماهیت فعلی عملیات شامل نمای کلی عملیات تولیدی ، فرآیندها و تکنولوژی مورد استفاده و هر نوع طرحی برای نصب تکنولوژی جدید در آینده نزدیک.

-ساختار مدیریتی که بیانگر قدرت در موقعیت های شغلی متفاوت می باشد.

-صورت های مالی در مورد وضعیت مالی فعلی و پیش بینی کار در سال آینده. این صورت ها باید شامل فهرست اهداف مربوط به سود کار و توسعه آن باشند.

پیشنهاد می کنیم مطلب ” بازاریابی نام تجاری ” را مطالعه نمائید

 

منبع : کتاب مدیریت چاپ

نویسنده : درک پورتر

نوشته های مرتبط