این روزها بسته بندی هایی با طراحی جسورانه و در عین حال ساده و بی آلایش در میان برندهایی با بازارهای انبوه رواج یافته و باب شده است و این یعنی دوران جنون هنری اوایل هزاره سوم به پایان رسیده است.
این روزها برندها به تکاپو افتاده اند تا طراحی روی بسته بندی محصولات خود را تا جای ممکن ساده و عاری از زوائد کنند تا مجالی برای عرضه اندام و خودنمایی در ویترین و قفسه فروشگاه ها بیابند و فرقی نمیکند که این برندها نوشیدنی و لوازم آرایشی تولید می کنند یا پاککننده اجاق گاز و چیپس. از مشخصه های بارز تب هنری، طرح های پر زرق و برق، تزئینات مبالغه آمیز، تاریخچه پیدایش برند، لوگوهای متظاهر و خودنما و رنگ های جیغ و تند بود که این روزها کاملاً منسوخ شده اند و در عوض لوگوهای ساده با رنگ های تیره جای آنها را گرفتهاند و شاخ و برگ طرح های روی بسته بندی به حداقل رسیده تا چشمنواز شده و نظرها را به خود جلب کنند. این روندیست که برندها در پیش گرفتهاند. این گرایش به ساده و بیتکلف شدن طرح ها را میتوان در چاپ و بسته بندی های جدید مک دونالد، کوکاکولا، Argos Simple Value، Oxo، PG tips و پیتزا دومینو و بسیاری دیگر از برندها مشاهده کرد.
مدیرعامل خلاق و خوش فکر Landor، والری آریلیو میگوید؛ طراحی یعنی حل کردن مشکل، یکی از بزرگ ترین مشکلات بشر امروزی غرق شدن در سیل اطلاعات به سوی مصرف کنندگان است. مردم میخواهند از شر این درهم ریختگی رها شوند، مردم در پی انتخاب های ساده ترند و از خیل عظیم اجناسی که به صورت آنلاین یا بر روی قفسه فروشگاه ها میبینند، به ستوه آمده و کلافه شده اند.
شرایط اقتضا میکند که برندها فرآیند انتخاب، خرید و لذت بردن از محصول را برای مصرف کنندگان ساده و آسان کنند. برندها می توانند در فعالیت های خود تجدید نظر کرده و با ارائه طرح هایی ساده و بی آلایش (Minimallism) به این جرگه بپیوندند. اما برندهایی همچون نیوآ، EOS، Method که از همان ابتدای کار بسته بندی هایی با طراحی ساده داشته اند، گوی سبقت را از سایرین ربوده و موفق تر خواهند بود.
برخی بر این باورند که میبایست میان سادهگرایی و ضرورت محوری تفاوت قائل شد. مقصود از ضرورت محوری برقراری ارتباط تصویری با مصرف کنندگان است، به گونهای که شایسته، درخور و مقتضی با آن برند بخصوص باشد و آن را از باقی رقبا متمایز سازد.
اجتناب از ریسکهای احتمالی در بسته بندی
این که برندی تصمیم بگیرد بسته بندی محصولات خود را تغییر داده و طرحی ساده و عریان را برای خود برگزینند، این ریسک را به همراه دارد که نماد قدرتمند برند در ذهن مخاطبین خدشهدار شده و پاک شود یا حمل بر سرد و بی روح بودن و تزلزل هویت آن برند گردد. برخی از برند های ابرقدرت و مشهور دنیا عجولانه و با شتاب به ساده گرایی (مینیمالیسم) روی آورده و با این کار خود را مضحکه خاص و عام کرده و آسیب دیدند. به عنوان مثال Tropicana، در سال ٢٠٠٩ تصمیم به بازسازی برند خود کرد و حجم فروشش به حدی لطمه خورد که چاره ای جز بازگرداندن همه چیز به حالت اولش نداشت. این شرکت برای ساده کردن بسته بندی محصولاتش اقدام به حذف نی فرو رفته در پرتقال -نماد تازگی و طراوت آبمیوه هایش- و پاک کردن برگ های سبز اطراف آن نمود و طرحی ارائه داد که بیشتر شبیه به دفترچه های راهنمای ناسا بود. این حرکت نامعقول کاهش ٢٠ درصدی فروش آبمیوه های Tropicana را رقم زد تا این که مدیران شرکت سراسیمه دوباره دست به دامن همان طرح قبلی و محبوب شدند. در پی چنین افتضاحی مدیران بازاریابی نسبت به برندسازی مجدد و ساده سازی طرح بسته بندی محصولاتشان محتاطانه و موشکافانه عمل کردند و ساعت ها با طراحان در خصوص لوگوی ساده ای که قرار است در یک فضای سفید نقش بندد، بحث و گفتمان کرده و تمام جوانب امر و ضروریات را در نظر گرفتند.
نقش تبلیغاتی بسته بندی خلاقانه | پویا هنر نوین | بسته بندی مقوایی | چاپ جعبه
[…] تاثیر می پذیرد. با وجود وفاداری بسیاری از مشتریان به برند های پر سابقه یک بسته بندی هوشمندانه می تواند ذهنیت […]